این صدای پا که می آید زدور افکند بر هستیم یکباره شور
صدای پای بهار است بهار دلها بهار قران .در کوچه دلتنگی . که سبزینه های عشق را .. ومحبت را و معاد سبزجسم وجان را مناجات می کند مناجات بلند آوازه ای که به کوچه باغهای فرخنده نزول کلام خدا در ماه ضیافت اوکه صالحان و نیک اندیشان خداجوی لبیک عشق گویند و سبد خاطره را سرشار از رنگین کمان پروانه ها سازند وزلال آبی ایمان .
آری رمضان بهار قران و فصل مناجات با پروردگار که در این ماه زنگ گناه از آئینه دل روزه داران سحر خیز زدودهمی شود و دل انها . چلوه ی خدایی و جمال را در خود منعکس می سازد بنده ای که یازده ماه از حریم قرب الهی به دور افتاده ناگهان خود را در استانه ی رحمت او می بیند در حالیکه خوان ضیافت الهی در برابر او گسترده و لطف حق . باز اورا می پذیرد اینجاست که آدمی احساس لذتی آمیخته با شرم و نشاطی آمیخته با زاری در خود می کند و می خواهد ازخدای خود پوزش طلبد و دور از اغیار در خلوتی خاموش با خدا دمساز گردد وبگرید . بنالد و سر بر آستانه ی شکوه اوساید.
و براستی چه لذت بخش است هنگامی که چشم ها در خواب و دنیا ارام و صداها و آواها خاموش . آدمی در خلوت دلخواه . اعمال خود را در نظرمجسم کند و به گذشته های خود ژرف بنگرد و آنگاه لطف و رحمت خدا را در هر قدم وپرده پوشی آن ستار را در در نظر اورد و عاشقانه بنالد و شرمسارانه با خدا مناجات کند و از او آمرزش طلبد چه شیرین است هنگامی که زمزمه آرام مناجات از اشک طراوت گیرد و از سوز دل حرارت پذیرد و طنین دلکش در پرده ی نازک شببلغزد و در دست نسیم سحری . بسوی خدا بالا رود و زمزمه ای که از اخلاص و عشق سرچشمه گرفته و از سوز دل بر افروخته شده .
پس بیاییم با نور سبز بهار . دلمان را چراغان کنیم . پندار سبز باور خوب زیستن را در بلندای اندیشه هایمان جاودانه سازیم و زمزمه کنیم : « الهی ! اذقنی حلاوت و ذکرک » پروردگارا شیرینی ذکر و یادت را بمن بچشان »
واین فرصتی که دوباره به ما داده شده را غنیمت شمریم و از لحظه لحظه آن استفاده کنیم و خداوند را شاکر باشیم .